جدول جو
جدول جو

معنی سنگ به سبو زدن - جستجوی لغت در جدول جو

سنگ به سبو زدن
(مَ / مِ کَ دَ)
رجوع به سنگ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گَ دی دَ)
کنایه از توبه کردن از شراب خوردن و عیش منغص کردن و شدن. (آنندراج) (مجموعۀ مترادفات ص 100). سنگ بر سبو آمدن. (آنندراج) :
شد آبروی من همه در عشق ریخته
تا خیره خیره سنگ زدی بر سبوی من.
امیرمعزی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ زَ دَ)
کنایه ازکار سهلی را به آوازه کردن. (آنندراج) :
خراب لطف عتابم از این بتان فرنگ
ملالم از دودلی میزنند سنگ بسنگ.
شفیع اثر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا